مجیدی| مجتمعی از جنس جهانگردی، محلی که قدمت تاریخی آن به دوران قبل از انقلاب باز میگردد و همچنان پابرجا در عرصه گردشگری فعالیت میکند. از مجتمع جهانگردی مشهد سخن میگویم، محلی که از ترکش رکود صنعت گردشگری در امان نمانده و رونق سه دهه اول تأسیس خود را ندارد. اما با همه کاستیها و کاهش ورود زائر و توریست همچنان به فعالیت خود با کیفیت مطلوب ادامه میدهد.
با پیشینهای که از این مکان قدیمی داشتیم، حال وارد خیابان پروین اعتصامی میشویم تا از نزدیک فضای مجتمع جهانگردی مشهد را ببینیم. وارد مجتمع میشویم محلی که سرسبزی آن حتی از لحظه ورود هم به طور کامل آشکار است.
نردههای سبز رنگ دورتادور مجتمع کشیده شده است و درختهای بلندِ سرو و چنار دید به داخل مجتمع را از بین برده است. آنقدر فضای مهمانسرا سرسبز و باصفاست که ما را به یاد شهرهای شمالی کشور میاندازد.
مجتمع جهانگردی مشهد که حال زیر نظر یکی از نهادهای تعاونی وزارت کشور فعالیت میکند حدود ۵۰ سوئیت دارد. هریک از این سوئیتها به صورت جزئی بازسازی شدهاند و طرح کلی برای بازسازی آن صورت نگرفته است.
باغچهای بزرگ جلوی تعدادی از سوئیتهای ویلایی وجود دارد که باد، شاخههای بید این باغچه را به رقص درمیآورد. اندکی کاوش میکنیم و متوجه میشویم که در گذشته این باغچه یک استخر بزرگ برای تفریح توریستها بوده و حال جای خود را به گل و درختان داده است.
از دیگر امکانات رفاهی مجتمع جهانگردی مشهد رستوران و زمین بازی برای کودکان است. رستوران مجتمع جهانگردی مشهد فضای کلاسیک و نوستالژیکی دارد که خاطره کافیشاپهای قدیمی را برایمان تداعی میکند.
حتی بعد از بازسازی این مکان هم از سرامیکهایی با طرح و نقش قدیمی استفاده شده تا شکل اولیه خود را از دست ندهد. بعد از بازدید از این مکانِ باصفا و گذشتن از راههای سرسبز به پذیرش مراجعه میکنیم تا ما را به دفتر مدیریت ببرد.
البته وقتی اسم پذیرش را میآورم گمان نکنید همانند هتلهای مجلل از زرقوبرق و آینهکاری خاص خبری است. بلکه خاص بودن این پذیرش همان درِ چوبی با شیشههای مشجری به رنگ سبز، قرمز و آبی است که ما را به خانههای قدیمی و باصفای پدربزرگهایمان میبرد.
جلو درِ ورودی یکی از آقایان پذیرش با لباس مخصوص خود به آشپزخانه میرفت. به محضی که او را دیدیم علت حضورمان را برای او بازگو کردیم. وی ما را به سمت اتاق محمود نوروزی، مدیر مجتمع جهانگردی مشهد، راهنمایی کرد.
معمولا اتاق مدیریت هر مجموعه در بهترین مکان قرار دارد، اما اتاق مدیریت مجتمع جهانگردی مشهد در بالاترین نقطه یا بهترین محل نبود بلکه در کنار اتاق پذیرش قرار داشت تا از نزدیک به امور مهمانان این مجتمع رسیدگی شود.
وارد اتاق مدیریت میشویم. نوروزی از جا برمیخیزد و با روی گشاده به ما خوشامد میگوید. اتاق هنوز هم سبک و سیاق دوران قدیم را دارد. کتهای قدیمی که از جالباسی کنار اتاق آویزان شده بود فضا را نوستالژیکتر میکند.
نوروزی ۴۰سال در هتلها و مجتمع جهانگردی فعالیت کرده و حال بازنشسته اداره میراث فرهنگی است. آنقدر به کارش علاقه دارد که حتی بعد از بازنشستگی هم کارش را ترک نکرد و همچنان پرقدرتتر از جوانان، روزی ۱۳ساعت در مجتمع جهانگردی مشهد فعالیت میکند.
آقای نوروزی میگوید: محلی که مهمانسرای جهانگردی مشهد در آن واقع است در گذشته کاملا به وسیله درختان جنگل طرق پنهان شده بود. تا قبل از انقلاب فقط توریست خارجی در این محل پذیرش میشد. مجتمع جهانگردی مشهد دوران قبل از انقلاب به طور کامل حفاظت شده بود و با استناد به صحبتهای آقای نوروزی واضح است که اهمیت ویژهای برای توریست قائل بودند.
نوروزی میگوید: این محل فقط مهمانان خارجی را پذیرش میکرد و به این دلیل استتار بود که اگر توریستها شئونات کشور اسلامی را رعایت نکردند به فرهنگ و مذهب ما لطمه وارد نشود. علاوه بر دنج بودن محل مجتمع جهانگردی، از نظر دسترسی نیز در کنار جاده سنتو قرار دارد و از طرفی به فرودگاه و محل اتوبوسرانی هم نزدیک است.
در حالی که این مجتمع در مرکز شهر قرار ندارد، دسترسی مطلوبی به همه مکانهای ضروری و توریستی دارد. نوروزی میگوید: در گذشته بیشتر از هر چیزی موضوع ارز و ارزآوری برای کشور مهم بود. توریستهای خارجی داخل شهر میرفتند و بیشتر فرش و صنایع دستی ایران را خریداری میکردند. بیشتر مسافران ما اروپایی، آمریکایی، انگلیسی و ایتالیایی بودند.
مجتمع جهانگردی مشهد بیشتر کارکرد یک توقفگاه را داشت، زیرا محور حرکت توریستها جاده ابریشم بود و از این مسیر به افغانستان میرفتند. به همین دلیل توریستها اسکان طولانیمدت در این مجتمع نداشتند. مدیر مجتمع جهانگردی میگوید: اینجا چند اتاق و تعداد زیادی چادر داشت که هنوز برخی از سکوهای چادرها وجود دارد.
بیشتر افرادی که به این محل میآمدند قشر ثروتمند نبودند. قشر ثروتمند در هتل هایت (هتل همای امروزی) که تنها هتل ۵ ستاره مشهد بود میرفتند و دیگر افراد نیز در چادرهای این محل اسکان داده میشدند.
کارکنان شهرداری برای آراستن فضای سبز این محل، اهمیت ویژهای قائل بودند.
به همین دلیل سه باغبان از شهرداری به صورت تماموقت در اختیار مجتمع جهانگردی مشهد بودند. این عوامل نشان میدهد در آن دوران همه نهادها و حتی مردم موظف بودند که به تأسیسات جهانگردی کمک کنند تا ارزآوری رونق پیدا کند.
اکنون پذیرش عموم مردم از کل کشور در این محل آزاد است. اما حضور توریستهای خارجی در این مجتمع بسیار کاهش یافته است و در سال، فقط تعداد کمی از زائران عرب در این محل اسکان دارند. در حال حاضر مجتمع جهانگردی مشهد با نهادهای مختلف کار میکند. نوروزی میگوید: با همه کم و زیادها خوشحالیم که اینجا سرپاست.
نوروزی اهل گناباد است و برایمان جالب است که چگونه سر از مدیریت مجتمع جهانگردی در میآورد. او میگوید: من در تهران آموزشهای مرتبط با هتلداری را تا اخذ مدرک دیپلم گذرارندم. چون از شاگردان به نسبت خوب بودم، به طور مخصوص و سفارش شده به این محل آمدم.
محلی که علاقهمندان به کار در عرصه هتلداری آموزش میدیدند «مرکز خدمات جهانگردی» نام داشت. در این محل با یک تیر، دو نشان میزدند. هم به هنرجویان خود آموزش میدادند و هم از آنها میخواستند که در زمینه هتلداری کار کنند.
همه استادان این مجموعه، از معاونان تأسیسات جهانگری بودند. استادان ضمن آموزش، افرادی که برای این کار مناسب بودند شناسایی میکردند و از آنها امتحان میگرفتند. البته استخدام آنان در عرصه گردشگری فقط به امتحان محدود نمیشد و هرکس در امتحان نمره قبولی میگرفت وارد مرحله مصاحبه با مسئولان تأسیسات جهانگردی میشد. از ۶۰ هنرجو فقط ۱۵ نفر استخدام و بقیه به بخش خصوصی ارجاع داده
میشدند.
نوروزی با به خاطر آوردن روزهای جوانی و آموزشش در مرکز خدمات جهانگردی لبخند روی لبانش نقش میبندد و میگوید: من در آزمون، نمره قبولی را به دست آوردم و آخرین کسی که با من مصاحبه کرد مدیرعامل تأسیسات جهانگردی بود.
او حدود ۴۵ دقیقه با من صحبت کرد و در نهایت گفت: شما اینقدر به سؤالات من خوب پاسخ دادید که من انتظارش را نداشتم. بعد هم به من چند شهر پیشنهاد داد تا یکی را انتخاب کنم. من هم سبزوار را انتخاب کردم، چون به مشهد نزدیکتر بود.
طرح اولیه مجتمع جهانگردی مشهد در جلسه توجیه گردشگری که سوئیسیها در دهه ۴۰ برای ایرانیان برگزار کردند، داده شد. در دوران قبل از انقلاب این محل در مسیر جاده ابریشم واقع شده بود. به همین دلیل مسئولان وقت به این باور رسیده بودند که اردوگاه جهانگردی، مهمانسرا و واحدهای این چنینی برای پذیرایی از توریستها باید ایجاد شود. ساخت مجتمعهای جهانگردی برعهده شهرداریها بود. سرانجام در دهه۵۰، مهدوی، شهردار وقت، از مجتمع جهانگردی مشهد بهرهبرداری کرد.
طرح اولیه مجتمع جهانگردی مشهد توسط سوئیسیها در دهه ۴۰ داده شد
نوروزی چند سالی در مهمانسرای سبزوار فعالیت میکند و بعد از آن میخواهد که در مشهد فعالیتش را در این عرصه ادامه دهد. باوجود اینکه درِ مجتمع جهانگردی مشهد روی هر ایرانی بسته بود برایمان جالب است که بدانیم چگونه از نردههای بلند، کلاسیک و سبزرنگ این محل عبور کرده است.
لبخند میزند، اندکی چای مینوشد و حافظهاش را به سال ۵۵ میبرد و میگوید: ساعت ۱۲:۳۰ بود. به همراه برادرم به این محل آمده بودیم. درِ مجتمع بسته بود. به مأمور جلو در گفتم میخواهم مدیر را ببینم. او گفت: ما ایرانی راه نمیدهیم.
گفتم: دستکم بگذار با مدیر حرف بزنم. مأمورگفت: میترسم مدیر خواب باشد. با تعجب گفتم: الان وقت خواب است؟ خلاصه هرچه خواهش کردم قبول نکرد. مدیر هم انسان باجبروتی بود و همه از او حساب میبردند.
آقای احمدیان، مدیریت مجتمع جهانگردی را در سال ۵۵ برعهده داشت.
نوروزی نفس عمیقی میکشد و با همان لبخند ادامه داستان را برایمان تعریف میکند: در نهایت مأمور دو ریالی به من داد و گفت: از دکه تلفن، به مدیر زنگ بزن. شماره مدیر را هنوز به یاد دارم. تلفن آن ۴۴۷۵۰ بود.
تماس گرفتم بدون فاصله پاسخ داد. خودم را معرفی کردم و با خوشرویی به من پاسخ داد و گفت: بیا داخل. گفتم: میخواهم بیایم، اما نمیگذارند. گفت: بیجا کرده است پدرش را درمیآورم. آنقدر آن لحظه برایش لذتبخش بوده است که هنوز هم جزئیات کامل ورود به مجتمع جهانگردی را به یاد دارد.
سرانجام با تلاشهای فراوان، نوروزی موفق میشود وارد این مجتمع سرسبز شود. احمدیان، نوروزی را در آغوش میگیرد و او را به دفترش میبرد. نوروزی ادامه میدهد: احمدیان خوشاخلاق بود و به من گفت: شما همکار آینده ما هستی. چه بسا همین صندلی که من روی آن نشستم روزی جایگاه تو باشد.
نوروزی تعصب ویژهای روی این مکان و صنعت گردشگری دارد. حتی در سال ۶۷ که مدیریت مجتمع جهانگردی مشهد را برعهده داشت از شرکت هواپیمایی هما به او پیشنهاد کار میدهند، اما با وجود اینکه حقوق آنجا سه برابر حقوق مدیریت مجتمع جهانگردی بود، این پیشنهاد را قبول نمیکند.
نوروزی میگوید: به کار در عرصه جهانگردی علاقه زیادی دارم. حتی لذت میبرم وقتی پیرمردی نتواند چمدانش را ببرد و من کمکش کنم، با وجود اینکه شاید از لحاظ جسمانی برای خودم دشوار باشد. از طرفی ما میزبانِ زائران امام رضا (ع) هستیم. خودِ این میزبان بودن عشق و شور دیگری به وجود میآورد، به همین دلیل هرچه زحمت میکشم و کار میکنم تمام آن عشق است.
حقوق تأسیسات جهانگردی معمولی بود و کسی برای حقوق بالا وارد این عرصه نمیشد. اما در کنار حقوق اندک، مزایای دیگری داشت که از هزینههای زندگی کارکنان کاسته میشد. کارکنان تأسیسات جهانگردی برای اسکان در هتلها هزینهای پرداخت نمیکنند و هزینه غذا هم توسط مدیران پرداخت میشد.
این محل فقط مهمانان خارجی را پذیرش میکرد و به این دلیل استتاربود
قبل از انقلاب افرادی مدیریت مهمانسراهای چند شهر را برعهده میگرفتند که به این افراد مدیر منطقه میگفتند. در شرکت ایرانگردی و جهانگردی، ایران به ۷ منطقه تقسیم شده بود که هرمنطقه یک مدیر داشت. استانهای شرق کشور مانند خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، گلستان، سمنان، سیستانوبلوچستان و کرمان زیر نظر نوروزی اداره میشد به همین دلیل نظارت بر بازسازی برخی از مهمانسراها برعهده او بود.
طرح و نقشه همه آنها یک شکل و به دست مهندسان ایرانی طراحی و ساخته شده بود. نوروزی حافظهاش را به ۴۰ سال پیش میبرد و برایمان از استحکام مهمانسراهای قدیمی میگوید:، چون مدیر منطقه بودم چندین مهمانسرا را بازسازی کردم.
یکی از آنها مهمانسرای بم بود که بعد از زلزلۀ سال۸۶ قسمتهایی از آن بازسازی شد. بالکنهای این مهمانسرا از تیرآهنهای بلژیکی ساخته شده بود که تخریب آنها کار آسانی نبود. در زلزلۀ بم، ساختمان فرمانداری این شهرستان که دیواربهدیوار مهمانسرا قرار داشت، صددرصد تخریب شد، اما فقط دو درصد مهمانسرا تخریب شده بود.
حتی زوج جوانی که در مهمانسرا اسکان داشتند زمان زلزله از خواب بیدار نشده بودند. نوروزی با چنان ذوقی از استحکام مهمانسراها سخن میگوید که از دقت نظر مهندسان ایرانی در آن زمان به وجد میآییم.
نوروزی از جایگاهی که دارد کاملا راضی به نظر میرسد، زیرا سالها در عرصهای که به آن علاقه دارد کار کرده است. خاطرهای از دوران مدیریت خود به خاطر میآورد و میگوید: روزی پیرمردی عصازنان وارد مجتمع شد.
او گفت: من مهندس جلالیپور هستم و آمدهام به اینجا سر بزنم. وقتی با هم صحبت کردیم متوجه شدم او مدیر تأسیسات جهانگردی در استان خراسان رضوی بوده که در این مکان زحمات زیادی کشیده است. نردههای دورتادور مجتمع را او با ۵ هزار تومان که از استاندار دریافت کرده بود، کشیده است.
جلالیپور سالها در خارج کشور زندگی میکرد و، چون وضع جسمانی مناسبی نداشت تنها آرزویش این بود که بار دیگر به ایران بیاید و از محلی که زحمات زیادی برای آن کشیده است، بازدید کند. نوروزی میگوید: از من خواست تا مجتمع را نشانش بدهم.
دستش را بوسیدم و به او گفتم: تو آدم بزرگی هستی از هرجا که میخواهی بازدید کن. بعد از اتمام بازدید به من گفت: نمیدانستم این محل هنوز سرپاست و اینگونه خوب اداره شده وگرنه هدیه خوبی از کانادا برایتان میآوردم.
چنین انسانهای عاشقی در این عرصه فعالیت کردهاند تا مجتمع جهانگردی مشهد سرپا بماند و به فعالیت خود ادامه دهد. نوروزی هم یکی دیگر از این افراد است که هنوز بعد از بازنشستگی به صورت قراردادی در این محل باصفا و سرسبز مدیریت میکند.
نوروزی میگوید: روزی که بازنشسته شدم. ۱۳۰۰ روز مرخصی قرض داشتم یعنی تقریبا هیچ روزی مرخصی نرفته بودم. با همان مأموریتهای کاری احساس میکردم کل سال در مرخصی هستم. هنوز بلیتهای سفرهای هواییام را دارم شاید نزدیک به ۱۰۰ کیلو باشند.
قبل از انقلاب ارزآوری توریست در کشور رتبه دهم را داشت که به تدریج با گسترش مهمانسراها و هتلها رتبه دوم را به خود اختصاص داد. نوروزی میگوید: «این صنعت میتوانست جایگزین نفت شود. اما بعد از انقلاب نهادهای مختلفی مهمانسراها را زیر مجموعه خود قرار دادند که به خوبی اداره نشد و تعداد زیادی از مهمانسراها فروخته شد».
بعد از انقلاب شرکت تأسیسات جهانگردی با چند شرکت ادغام شد و سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی به وجود آمد. در مدت زمان کوتاهی هتلهای بزرگی مانند هیلتون به بنیاد مستضعفان واگذار شد. در مجموع هتلها و مهمانسراها توسط نهادهای مختلف پاسکاری شدند.
در سال ۷۹ به دلیل بدهیهای دولت هتلها به صندوق بازنشستگی و تأمین اجتماعی واگذار شدند که آنان هم شرکت دیگری را به وجود آوردند. مشهد قطب صنعت گردشگری است، اما آنقدر هتل و هتلآپارتمان دارد که دیگر این صنعت کشش ندارد و تعداد زیادی از هتلها در حال ورشکسته شدن هستند.
نوروزی میگوید: «وضعیت مجتمع جهانگردی مشهد در مقایسه با شهر خوب است، اما مطلوب نیست. در حال حاضر دولت با کمبود بودجه مواجه است و ما هم بیشتر با نهادها قرارداد داشتیم. سال ۵۵ با وزارتخانهای کار کردیم که هر سال سه هزار نفر از زیر مجموعشان مهمان داشتیم این تعداد، سال گذشته به ۳۰۰ نفر رسید. گمان میکنم سال آینده این تعداد به ۳۰ نفر برسد».
با وضع موجود کاری برای صنعت گردشگری نمیتوان انجام داد. ابتدا وضعیت کشور باید به حالت اولیه بازگردد و بعد برای صنعت گردشگری تصمیم گرفت. مدیر مجتمع جهانگردی میگوید: «خانوادهها اگر پول نداشته باشند نخستین چیزی که کنار میگذارند سفر است.
از طرفی در ماه چند هتل آپارتمان در مشهد افتتاح میشود؟ همه نهادها هم برای خود مهمانسرا دارند. امروزه بیشتر مردم دغدغه منافع شخصی خود را دارند و دیگر به فکر همنوعان خود نیستند».
* این گزارش سه شنبه ۱۶ مرداد سال ۱۳۹۷ در شماره ۲۹۶ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.